کتابخانه یاس 📚

درباره بلاگ
کتابخانه یاس 📚

"کتابخانه یاس" بریده هایی است، از کتاب هایِ خوبی که خوانده ام! (ممکن است با تمامِ عقائدی که در کتابی عنوان میشود، موافق نباشم! و صرفا به دلیلِ خوب بودنِ اکثرِ مطالبِ کتاب، آن را معرفی کنم!)

+ من مسئولیتی در قبالِ تفکر و عقیده ی نویسندگان، خارج از دنیای کتاب ها ندارم!

آیدی اینستاگرام: fatemeh.mortazavinia

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گزارش لحظه به لحظه از ماجرای صلح حدیبیه» ثبت شده است

۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۵۶

بیعتِ رضوان

درختی که زیر آن بیعت رضوان انجام شد برای همیشه به عنوان یادگار پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» در منطقه حدیبیه باقی ماند و مردم سال ها زیر آن درخت نماز می خواندند. هنگامی که عمر بن خطاب به خلافت رسید، دستور داد آن درخت را همانند تمام یادگارهای پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» از بین ببرند و اثری از آن باقی نماند، تا برای همیشه خاطره صلح پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» که معترض به آن بود محو گردد.


+ گزارش لحظه به لحظه از ماجرای صلح حدیبیه - محمدرضا انصاری

فاطمه مرتضوی نیا
۲۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۱۸

سوره فتح

در مسیر بازگشت، یک روز صبح پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» خطاب به اصحاب فرمود: «امروز سوره ای بر من نازل شده که آن را از دنیا و آنچه در آن است بیشتر دوست دارم!» سپس سوره مبارکه فتح را قرائت نمود: «ما برای تو پیروزی آشکار فراهم ساختیم ...». همچنین فرمود: «هر کس این سوره را بخواند مانند آن است که با من زیر درخت (در حدیبیه) بیعت کرده باشد».


+ گزارش لحظه به لحظه از ماجرای صلح حدیبیه - محمدرضا انصاری

فاطمه مرتضوی نیا
۲۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۲:۳۵

شک نکردند!

پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» به خیمه ای دیگر رفت و خراش بن امیه موهای سر مبارک حضرت را تراشید و آنها را زیر درختی که آنجا بود ریخت. در این حال مسلمانان هجوم آوردند و موهای حضرت را برای تبرک برداشتند. کسانی که اعتراض کرده بودند، با دیدن این صحنه با شک و تردید شترهایشان را نحر کردند؛ اما سرها را نتراشیدند و فقط تقصیر کردند و مقداری از ناخن یا موی سر را کوتاه کردند! آنگاه پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمود: «خداوند رحمت کند کسانی را که سرشان را تراشیدند». عده ای عرض کردند: یا رسول الله، کسانی که تقصیر کرده اند را بگویید! اما پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» دوباره فرمود: «خداوند رحمت کند کسانی که سرشان را تراشیدند.» اصحاب گفتند: یا رسول الله، تقصیر کنندگان را هم بگویید. این بار حضرت فرمود: «خداوند رحمت کند آنهایی را که تقصیر کردند». سؤال کردند: چرا برای کسانی که سر تراشیدند دو بار و زودتر رحمت فرستادید؟ فرمود: «برای اینکه آنها شک نکردند».


+ گزارش لحظه به لحظه از ماجرای صلح حدیبیه - محمدرضا انصاری

فاطمه مرتضوی نیا
۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۳۹

شهرِ علم

در روز صلح حدیبیه، پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» بازوی وصی خود امیرالمؤمنین «علیه السلام» را گرفت و فرمود: «علی پیشوای نیکان و قاتل پلیدان و گناهکاران است. هر کس او را یاری کند یاری شده، و هر کس او را خوار کند خوار شده است.» سپس حضرت خطاب به جمعیت حاضر در منطقه حدیبیه با صدای بلند فرمود: «من شهر علم هستم و علی در آن است. هر کس خواستار علم است از درِ آن وارد شود.»


+ گزارش لحظه به لحظه از ماجرای صلح حدیبیه - محمدرضا انصاری

فاطمه مرتضوی نیا
۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۲۴

دستورِ الهی

عمر بن خطاب به عنوان اصلی ترین معترض نزد حضرت آمد و گفت: یا رسول الله، آیا ما مسلمان نیستیم؟ فرمود: «بله». با گستاخی گفت: پس چرا ما را به این ذلت و خواری در دین مبتلا می کنی؟! پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» با اشاره به اینکه پروردگار دستور مصالحه داده فرمود: «من بنده خدا و پیام آور اویم و با دستوراتش مخالفت نخواهم کرد. همچنین خداوند به من وعده پیروزی داده و هرگز خلاف وعده عمل نمی کند.» اما عمر برای مقابله با سخن حضرت، نزد اصحاب دیگر رفت و مخالفت علنی خود را با دستور الهی اعلان کرد.


+ گزارش لحظه به لحظه از ماجرای صلح حدیبیه - محمدرضا انصاری

فاطمه مرتضوی نیا
۲۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۳۸

رد کردنِ دعوت

خداوند درباره قبایلی که دعوت پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» را رد کردند این آیه را نازل نمود: «به زودی بازماندگان از اعراب بادیه نشین به تو می گویند: اموال و خانواده هایمان ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستیم در سفر حدیبیه تو را همراهی کنیم)، پس برای ما طلب آمرزش کن. آنها به زبان سخنی می گویند که در دل ندارند. بگو: چه کسی می تواند در برابر خداوند از شما دفاع کند هر گاه زیانی برای شما بخواهد، و یا (مانع گردد) اگر نفعی را اراده کند؟ و پروردگار آگاه است به آنچه انجام می دهید».


+ گزارش لحظه به لحظه از ماجرای صلح حدیبیه - محمدرضا انصاری

فاطمه مرتضوی نیا