کتابخانه یاس 📚

درباره بلاگ
کتابخانه یاس 📚

"کتابخانه یاس" بریده هایی‌ست، از کتاب هایِ خوبی که خوانده ام!

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب نیستان» ثبت شده است

۲۹ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۴۵

مسلم بن عقیل

ابوثمامه گفت: «آیا می دانی با کشته شدن ابن زیاد چه فتنه ای به پا می شود؟» 

عمرو گفت: «فتنه؟!... من فتنه می کنم یا پسر زید که بهترین مردان ما را به قتل می رساند.» 

ابوثمامه گفت: «چه کسی کشته ی هانی را دیده است؟» 

عمرو گفت: «پس اگر زنده باشد، معلوم می شود، ابن زیاد به حیله قصد هراس ما را دارد. اکنون که کوفیان کاری بزرگ را آغاز کرده اند، نباید با حیله های ابن زیاد ناکام بمانند.» 

ابوثمامه گفت: «ولی مسلم بن عقیل مرا فرستاده تا تو را از حمله به ابن زیاد باز دارم.» 

عمرو با تعجب گفت: «از کاری که به صلاح همه ی مسلمانان است؟!» 

«اگر مسلم حکم جنگ داشت، یقین بدان حتی یک روز تأمل نمی کرد و ابن زیاد را آسوده نمی گذاشت.» 

عمرو گفت: «مسلم حق دارد مصلحت اندیشی کند، ولی ننگ حکومت شامیان بر کوفه فقط با شمشیر و خون پاک می شود. من هم اگر بدون اذن مسلم دست به کار شدم، فقط برای این بود که مسئولیت این کار بر دوش او نباشد. پس من به تنهایی کار حاکم کوفه را یکسره می کنم و هنگامی که حسین بن علی وارد کوفه شود، بیش از مسلم ارزش کار مرا در خواهد یافت.» 

ابوثمامه گفت: «من نه در جنگ شجاع تر از مسلم هستم و نه در سیاست با کیاست تر از او، اما می دانم که حسین بن علی اگر پی جنگ با شامیان بود، سردار بزرگی چون مسلم را بدون یاور به قلب دشمن نمی فرستاد. پس ما که حسین بن علی را دعوت به یاری کرده ایم، به کاری وادارش نکنیم که چون پدرش علی بن ابی طالب در میانه ی کارزار او را به صلح واداریم و سپس به حکمیت وادارش کنیم و بعد توبه کنیم و او را نیز به توبه واداریم و بر او خرده بگیریم.»


+ نامیرا - صادق کرمیار

فاطمه
۲۸ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۲۳

ضعف

«ضعفی که اطاعت خدا در آن باشد، بهتر از قدرتی است که معصیت خدا در آن!»


+ نامیرا - صادق کرمیار

فاطمه
۲۷ اسفند ۹۷ ، ۰۶:۳۲

پیرزنِ یهودی

«اگر حتی یک پیرزن یهودی در آن سوی مرزهای اسلامی به حسین نامه بنویسد و از او داد بخواهد، حسین در یاری او لحظه ای درنگ نخواهد کرد.»


+ نامیرا - صادق کرمیار

فاطمه
۲۶ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۰۲

کوفیان

«کوفیان آفریده شده اند تا خطاهایشان مایه ی عبرت دیگران باشد.»


+ نامیرا - صادق کرمیار

فاطمه
۲۵ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۱۰

خاندان بنی هاشم

ربیع پرسید: «حسین بن علی (علیه السلام) فرزند رسول خداست؟!» 

شبث گفت: «و چه کسی شایسته تر از او برای خلافت بر مسلمانان و رهبری امت رسول خداست؟» 

ربیع گفت: «پس چگونه علی را هر روز در شام دشنام می گویند و حسین برنمی آشوبد؟!» 

شبث گفت: «در خاندان بنی هاشم، کم ندیده ایم که برای حقی بزرگ تر، از حق خویش می گذرند.»


+ نامیرا - صادق کرمیار


فاطمه
۰۸ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۵۳

امامِ زمان

امام زمان دل به کسی بسته باشد و او بتواند از حیطه ی زمین بگریزد؟! قلب کسی در دست امام زمانش باشد و قابض ارواح بتواند جان او را بستاند؟ نمی شود.


+ پدر، عشق و پسر - سیّد مهدی شجاعی

فاطمه
۰۷ بهمن ۹۷ ، ۰۸:۱۹

چه خوب که نبودی لیلا!

چه خوب شد که نبودی لیلا! کدام جان می توانست مقابل این مناسبات عاشقانه دوام بیاورد؟ بگذار از زینب چیزی نگویم. یاد او تمام رگ های مرا به آتش می کشد. تو می خواستی کربلا باشی که چه کنی؟ که برای علی اکبر مادری کنی؟ که زبان بگیری؟ گریبان چاک دهی؟ که سینه بکوبی؟ که صورت بخراشی؟ که وقت رفتن از مهر مادری سرشارش کنی؟ که قدم هایش را به اشک چشم بشویی؟ ببین لیلا؟ تو می خواستی چه کنی که زینب برای این دسته گل ها نکرد؟ به اشک چشم تمامی مادران سوگند که تو هم اگر در کربلا بودی باز همه می گفتند، مادر این جوان زینب است. اما بگویم؟ بگذار بگویم لیلا! جانم فدای عظمت زینب. با گفتن این کلام اگر قرار است جانم آتش بگیرد، بگیرد. در کربلا می گفتند که آیا این دو نوجوان، عون و محمد، این خواهرزاده های حسین، مادر ندارند؟ چرا هیچ زنی مشایعتشان نمی کند؟ چرا هیچ مادری صورت نمی خراشد؟ چرا هیچ زنی زمین را با ناخن هایش نمی خراشد؟ چرا هیچ زنی شیون و هلهله نمی کند؟ خاک زمین را به آسمان نمی پاشد؟ چرا حسین تنها مشایعت کننده ی این دو نوجوان است؟! فقط همین قدر بگویم که زینب با علی اکبر کاری کرد که حسین پا به میدان گذاشت و میان این دو آغوش مفارقت انداخت.


+ پدر، عشق و پسر - سیّد مهدی شجاعی

فاطمه
۰۶ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۰۲

حرّ

پیوستن حرّ بن یزید ریاحی به امام در آن برهوت حقیقت و غربت معنویت، یک آیه بود در اثبات حقانیت اسلام.


+ پدر، عشق و پسر - سیّد مهدی شجاعی

فاطمه