کتابخانه یاس 📚

درباره بلاگ
کتابخانه یاس 📚

"کتابخانه یاس" بریده هایی است، از کتاب هایِ خوبی که خوانده ام! (ممکن است با تمامِ عقائدی که در کتابی عنوان میشود، موافق نباشم! و صرفا به دلیلِ خوب بودنِ اکثرِ مطالبِ کتاب، آن را معرفی کنم!)

+ من مسئولیتی در قبالِ تفکر و عقیده ی نویسندگان، خارج از دنیای کتاب ها ندارم!

آیدی اینستاگرام: fatemeh.mortazavinia

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
۲۰ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

شخصیت

«شخصیت یا به ارثه یا محیطه یا تربیت...»

 

+ ملداش - مهدی کرد فیروزجایی

فاطمه مرتضوی نیا
۱۹ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

تیمم با خاک

ایلچی با یعقوب چشم در چشم شد. از چشم های قرمزش اشک می آمد.
+ چشمت چی شده؟
_ داشتم تیمم می کردم، خاک رفت توی چشمم.
+ چه جوری تیمم می کردی؟
_ داشتم خاک رو به دست و صورتم می مالیدم. یه لحظه که چشمم رو باز کردم، خاک رفت توش.
+ یعنی خاک ریختی روی صورتت و مالیدی؟
_ مگه تو تیمم به جای آب، خاک نمی ریزن؟
ایلچی چشم خانه اش را گشاد کرد: «یعنی تو خاک رو به جای آب ریختی روی صورتت؟»

 

+ ملداش - مهدی کرد فیروزجایی
 

فاطمه مرتضوی نیا
۱۸ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

بود و نبودِ ما

«کوته فکری است اگر گمان کنیم با بود یا نبود ما
رخنه ای در اوامر حق تعالی رخ خواهد داد.»

 

+ چهار فانوس - سعید تشکری
 

فاطمه مرتضوی نیا
۱۷ اسفند ۰۰ ، ۰۷:۲۷

پشت پرده ی حقیقت

«گفتن حقیقت بدنی تب آلود می خواهد تا کمی پرده عقل و دوراندیشی را کنار گذارد.»

 

+ چهار فانوس - سعید تشکری

فاطمه مرتضوی نیا
۱۶ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

ولایت پذیر

«حسادت و جاه طلبی و تنگ نظری. 
از آدمی که ولایت پذیر نباشد، 
می توان توقع هر خبط و خطایی داشت.»

 

+ چهار فانوس - سعید تشکری

فاطمه مرتضوی نیا
۱۵ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

از دست دادن پدر

از دست دادن پدر سن و سال نمی شناسد.
فرقی نمی کند که خودت پدر باشی یا نه، دردش همان قدر است. 
یتیم شدن این چیزها را نمی فهمد وقتی محبتی از تو دریغ می شود و پشتوانه ای را از دست می دهی.

 

+ چهار فانوس - سعید تشکری
 

فاطمه مرتضوی نیا
۱۴ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

زمین گیر

«شیطان که به دلت شک انداخت آن گاه عقلت را از کار می اندازد تا تو را زمین گیر کند.»

 

+ چهار فانوس - سعید تشکری

فاطمه مرتضوی نیا
۱۳ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

خودسری

«اگر حسن بن علی در میانمان بود شاید آبستا هم در زندان نمی بود.»
ابومحمد گفت: «خودسری های خود را به بود و نبود امام گره نزن.»

 

+ چهار فانوس - سعید تشکری
 

فاطمه مرتضوی نیا
۱۲ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

اعتقادات

«تا کیِ قرار است خون شیعه و شیعیان ریخته شود و رهبرانشان را به زهر و شمشیر شهید کنند؟»
ابومحمد گفت: «تا هر وقت مردم بیاموزند با جان و مال پای اعتقاداتشان بایستند.»

 

+ چهار فانوس - سعید تشکری
 

فاطمه مرتضوی نیا
۱۱ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

گیلاسِ اروپایی

بین همین طلبه ها هم این نگاه هست.
بعضی ها معتقدند طلبه ای که توی خانه اش مبل داشته باشد یا لباس خوب تن بچه اش بکند یا ماشینی به جز پیکان و پراید داشته باشد مزدور و مستکبر است! و اصلاً چه معنی دارد که توی خانۀ طلبه گیلاس و انگور باشد!
از آن طرف عده ای فکر می کنند طلبه ها به محض ورود به حوزه، به چاه نفت وصل می شوند و قسمتی از درآمدهای ناخالص ملی صاف می رود توی کارت پارسیانشان.
مالک چند دانه گیلاس گذاشت توی بشقاب و پرسید: «اینا از کجا، سید؟!»
طوری می گفت «اینا» انگار داشت یاقوت از توی ظرف میوه برمی داشت. منظورش این بود که زیّ طلبگی یعنی فقط هندوانه خوردن! این قرتی بازی ها به شما نیامده.
سید گفت: «همین یه ساعت پیش با پرواز از اروپا فرستادن برامون.»

 

+ زن آقا - زهرا کاردانی
 

فاطمه مرتضوی نیا