کتابخانه یاس 📚

درباره بلاگ
کتابخانه یاس 📚

"کتابخانه یاس" بریده هایی است، از کتاب هایِ خوبی که خوانده ام! (ممکن است با تمامِ عقائدی که در کتابی عنوان میشود، موافق نباشم! و صرفا به دلیلِ خوب بودنِ اکثرِ مطالبِ کتاب، آن را معرفی کنم!)

+ من مسئولیتی در قبالِ تفکر و عقیده ی نویسندگان، خارج از دنیای کتاب ها ندارم!

آیدی اینستاگرام: fatemeh.mortazavinia

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۸۳ مطلب با موضوع «خُدا و اسلام» ثبت شده است

۲۹ آبان ۹۹ ، ۰۷:۴۳

اسلام در شبه جزیرۀ عربستان

لبۀ تخت نشست و از او پرسید: «می خواهم بدانم چرا دین اسلام در شبه جزیرۀ عربستان نازل شده و مثل همۀ انبیای سابق بر بنی اسرائیل نازل نشده؟»

ندی با اطمینان گفت: «وقتی اسلام ظهور کرد شبه جزیرۀ عربستان عقب مانده ترین نقطۀ زمین بود. مردم آن ثروتی نداشتند و جامعۀ آن ها قلمرو قدرتمندی مثل امپراتوری فارس یا رم نبود بلکه فقط قبایلی پراکنده بودند که با تعصب قبیله ای گرد هم جمع شده بودند و از راه جنگ و تجارت و چوپانی زندگی شان را می گذراندند. به همین دلیل بعثت پیامبر از این نقطۀ زمین به خودی خود معجزه به شمار می آمد! و تبدیل قبیله هایی که با هم دشمن بودند به امتی متحد و پیرو یک نفر و در مرحلۀ بعد صعود از ضعف به قدرت و گسترش دعوت به نقاط مختلف جهان موفقیت بزرگی حساب می شد؛ اما بنی اسرائیل؛ خداوند آن ها را برای اینکه قبلاً انبیا را کشته بودند مجازات کرد و خاتم پیامبران را از امت دیگری برگزید.»

 

+ آن دختر یهودی - خوله حمدی - اسماء خواجه زاده

فاطمه مرتضوی نیا

«اسلام فقط منحصر به نظرات و رفتار کسانی که به اسم اسلام حرف می زنند نیست و تجاوزها و حملات زیادی صورت گرفته که در اسلام هیچ پایه و اساسی ندارد، درست مثل این حملات تروریستی. از نظر اسلام این عملیات انتحاری که به ملت های مؤمن حمله می کند و توریست ها را می ترساند جنایتکارانه است، همان طور که همۀ منابع انسانی آن ها را مجرم می دانند.»

 

+ آن دختر یهودی - خوله حمدی - اسماء خواجه زاده

فاطمه مرتضوی نیا
۲۷ آبان ۹۹ ، ۰۷:۳۹

مصیبتِ دین

«مصیبتی بزرگ تر از مصیبت دین وجود ندارد.»

 

+ آن دختر یهودی - خوله حمدی - اسماء خواجه زاده

فاطمه مرتضوی نیا
۲۶ آبان ۹۹ ، ۰۸:۰۰

اسلام

«میشل! این طور دربارۀ اسلام قضاوت نکن! تو رفتار مسلمانان را نبین و به تعالیم دین اسلام نگاه کن! تو بیشتر از من می دانی که اسلام بر پایۀ اخلاق نیکو، نظم، امانت داری، درستکاری و نظافت استوار است. اسلام از همۀ این آدم ها مبراست. از دروغ گو و رشوه گیر و فریب کار و ظالم و مسرف! من اسلام را انتخاب کردم چون خودم را در آن دیدم و نپرسیدم «بقیۀ مسلمانان چه!»»

 

+ آن دختر یهودی - خوله حمدی - اسماء خواجه زاده

فاطمه مرتضوی نیا
۲۵ آبان ۹۹ ، ۰۸:۰۰

اخلاقِ قرآن

قوانین نماز جماعت باید در زندگی اجتماعی مسلمانان تأثیر بگذارد. یاد حرف های احمد افتاد: «نگذار مسلمانان تو را از اسلام متنفر کنند. آن ها تعالیم اسلام را متفاوت اجرا می کنند. تو فقط به اخلاق رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نگاه کن. در میان تمام انسان ها اخلاق او اخلاق قرآن است.»

 

+ آن دختر یهودی - خوله حمدی - اسماء خواجه زاده

فاطمه مرتضوی نیا
۲۴ آبان ۹۹ ، ۰۷:۳۰

تکرار

حرفی که احمد یک روز بعد از پایان یکی از مأموریت هایش به او زد: «می ترسم.»

ندی متعجب به او نگاه کرد. احمد هیچ وقت دربارۀ ترس نه حرف زده بود و نه چیزی بروز داده بود. «می ترسم وقتی جنگ تمام شد با زندگی ام رو به رو شوم. برای تو هم می ترسم.»

ندی از اینکه احمد برای او هم می ترسد لذت برد اما منظور او را دقیق متوجه نشد. «چقدر آن موقع زندگی انسان های فانی سخت می شود.»

«واقعاً؟ بالأخره قبول کردی ما مخلوقاتی هستیم که در سایه زندگی می کنیم؟»

از شوخی ندی لبخند زد و با اطمینان گفت: «بله! می دانی که مردم از ما فقط پایان ما را می دانند؟ وقتی می میریم به نماد جهاد و مقاومت تبدیل می شویم و نماد، زندگی شخصی و نیاز ندارد. او فقط هدف دارد. برای هدفش زندگی می کند و برای هدفش می میرد. به این معنا ما «مخلوقات سایه نشین» هستیم که به سمت «نور» حرکت می کند. وقتی شهید می شویم به سمت نور رفته ایم. موجودیت ما از قبل موجودیت این «نماد» است. هر نفسی که در هر دم و بازدم به سینه مان فرو می رود و بیرون می آید در راه خداست. با این حساب چطور به زندگی انسان های فانی برگردیم؟ زنده باشیم تا بخوریم و بخوانیم و بگردیم و بخوابیم و روز بعد هم این دایره را تکرار کنیم؟ «تکرار» این کلمۀ نفرت انگیز. مگر تکرار از نشانه های جهنم نیست؟ جسدی می سوزد و بعد گوشت می آورد تا دوباره انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده بسوزد. وقتی همۀ این ها تمام شود و صلح در جنوب برقرار شود، آیا زندگی ما به دلیل حرکات روتین به جهنم تبدیل نمی شود؟ می ترسم اگر طعم زندگی باثبات و آسوده را بچشیم هدفمان را از دست بدهیم و به آدم هایی عادی تبدیل شویم که راحت در مقابل زندگی تسلیم می شوند. آیا من که زندگی ام هدفی جز مقاومت نداشته است، می توانم... آیا ما می توانیم سفر را به سمت اهداف دیگری ببریم؟ این فکر مرا می ترساند. نمی دانم آیا قادر خواهم بود با زندگی عادی رو به رو شوم یا نه؟ من خودم را فقط از طریق مقاومت شناخته ام. خلق شده ام تا این وظیفه را به انجام برسانم و جانم را در این راه بدهم و این کار را می کنم.»

 

+ آن دختر یهودی - خوله حمدی - اسماء خواجه زاده

فاطمه مرتضوی نیا
۲۱ آبان ۹۹ ، ۲۳:۳۶

فرقِ قرآن و تورات

روحانیان یهود حرف هایی شبیه تورات را با اضافه و سانسور و تغییر ترتیب کلمات بر زبان می آورند طوری که معنا کاملاً عوض می شود. این کار مثل اتفاقی که در عهد جدید یا انجیل نصرانی ها افتاده نیست، بلکه تحریفی ریشه دار است و مردم آن را برای یکدیگر نقل کرده و خوانده اند تا بالأخره تدوین و حفظ شده. آن ها حتی اگر یکی از نسخه های قدیمی که معانی اصلی داخلش بود هم پیدا می شد آن را به بهانۀ اینکه «بخشی از تاریخ است و احتمال دارد از بین برود.» از انظار پنهان می کردند! کاملاً برعکس قرآن که در تمام نقاط زمین یک نسخه از آن وجود دارد! ضمن اینکه قرآن زود تدوین و چند سال پس از رحلت رسول خدا گردآوری شد.

 

+ آن دختر یهودی - خوله حمدی - اسماء خواجه زاده

فاطمه مرتضوی نیا
۱۵ خرداد ۹۹ ، ۱۳:۴۳

نامِ مولا

چند هم سفر دارند به هوای عید مبعث، در حین طواف به آرامی «رسول الله مددی» و «علی علی مولا» می گویند و همین که به شکاف نزدیک می شوند شور برشان می دارد و بلند «علی علی مولا» می گویند. حسی آمیخته با لذت و ترس بر جانت خانه می کند و مو بر بدنت راست می شود. سریع دو شُرطه که در کنج های کعبه ایستاده اند جلو می آیند و مردها را به سکوت فرامی خوانند. حاجی عزتی خودش را پیش مرگ می کند و فشار جمعیت به جلو می راندت و کمی بعد دوباره هم سفران را می بینی که پس از پایان غائله و سکوت، از لذت صدا زدن مولا در جایی که نام مولا فراموش شده است، غرق شادی هستند.

 

+ ماهی ها پرواز می کنند - مریم بصیری

فاطمه مرتضوی نیا
۱۴ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۴۳

نگاه کردن به کعبه

حاجی عزتی می گفت نگاه کردن به کعبه هم ثواب دارد. پس آن قدر نگاهش می کنی که تا حس کنی مردمک های آبی ات مانند پردۀ کعبه سیاه شده و هرچه سیاهی است می خواهد از دلت کوچ کند، اما بال پریدن ندارد.

 

+ ماهی ها پرواز می کنند - مریم بصیری

فاطمه مرتضوی نیا
۱۳ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۴۲

حجرالاسود

«حجرالاسود یه فرشته س که همراه حضرت آدم افتاده روی زمین. محل ظهور امام زمانه. همه تو حسرت بوسه زدن به حجرالاسود هستن و حجرالاسودم تو حسرت بوسه زدن به دست امام عصر.»

 

+ ماهی ها پرواز می کنند - مریم بصیری

فاطمه مرتضوی نیا