بودن
وقت مصائب، چقدر بودنت خوب است، خدا!
+ ولادت - سعید تشکری
«کامل، معصوم است، امام است، خداوند است که همه ی ندانسته ها را می داند. همه ی دانسته های ما حادثه است. آن قدر می دانیم که خوانده ایم و فرصت داشته ایم. هر چه را نخوانده ایم، پس ندانسته ایم.»
+ ولادت - سعید تشکری
بودت با نَبودت، دیروزت با حالت، حالت با فردایَت، متفاوت باشد، سخت است.
+ ولادت - سعید تشکری
"نوبت حفر قبر که می رسد مأمون تصمیم دارد قبر پدرش هارون را جلوتر از قبر من قرار دهد که هرگز امکان ندارد. کلنگ ها در زمین اثر نمی کند و حتی به اندازه ناخن حفر نخواهد شد. هنگامی که بر این کار پافشاری کردند و نتوانستند، به آنها بگو که من به تو دستور داده ام فقط یک ضربه کلنگ جلوی قبر هارون بزنی. با یک ضربه تو زمین گشوده می شود و قبری آماده نمایان می شود. هنگامی که قبر دیده شد آب سفیدی می جوشد و قبر پر می شود. سپس ماهیان کوچکی در قبر ظاهر می شوند. آنگاه ماهی بزرگی ظاهر می شود و ماهیان کوچک را می خورد. سپس مأمون از تو می پرسد: اینها چیست؟ از قول من به او بگو: «بنی عباس مانند ماهیان کوچک در مدت حکومت خود از مال دنیا می خورند، اما حضرت مهدی از فرزندان من – که ماهی بزرگ نشانی از اوست – هرگاه ظاهر شود بنی عباس را نابود می کند». پس از این مناظر و گفتگوها صبر کن تا ماهی بزرگ غایب شود و آب ها فرو نشیند. سپس بر قبر من پرده سفیدی کشیده می شود. در آن لحظه مرا با کسی که بدنم را داخل قبر می برد تنها گذارید که او پسرم محمد است. پس از دفن مگذار کسی برای قبرم خاک بیاورد، زیرا قبر از خود خاک می جوشاند و بسته می شود و مسطح می گردد."
+ گزارش لحظه به لحظه از شهادت امام رضا «علیه السلام» - محمدرضا انصاری
"هیچ کاری برای غسل من شروع مکن تا هنگامی که خیمه سفیدی در گوشه خانه برپا شود. آنگاه مرا با لباس هایی که بر تن دارم به خیمه ببر و در آن بگذار و بازگرد. سپس با همراهانت منتظر باشید. هنگام غسل هرگز پرده خیمه را بالا نزنی که اگر مرا ببینی هلاک خواهی شد. در آن لحظه مأمون به تو می گوید: ای هرثمه، مگر شما اعتقاد ندارید که امام را غیر امام غسل نخواهد داد؟ اکنون چه کسی علی بن موسی را غسل می دهد در حالی که پسرش در مدینه است و ما در طوس هستیم؟ تو در جواب بگو: «ما اعتقاد داریم امام را جز امام غسل نمی دهد؛ اما اگر متجاوزی اجازه غسل پدر توسط پسر را نداد امامت امام به خاطر عمل آن متجاوز باطل نمی شود. اگر امام در مدینه می ماند پسرش او را علنی غسل می داد. اکنون نیز امام مخفیانه او را غسل می دهد»."
+ گزارش لحظه به لحظه از شهادت امام رضا «علیه السلام» - محمدرضا انصاری
«هر کس مرا در این منزل دور زیارت کند روز قیامت در سه جا به ملاقاتش می آیم تا او را از ترس آنها رهایی بخشم: هنگام دادن نامه اعمال، هنگام عبور از صراط، هنگام محاسبه اعمال در میزان».
+ گزارش لحظه به لحظه از شهادت امام رضا «علیه السلام» - محمدرضا انصاری
"وحدت، کنار گذاشتن اعتقادات یا کوتاه آمدن از اصول اعتقادی نیست. و همین طور، وحدت یکی کردن مذاهب و اعتقادات هم نیست. چراکه اگر مذاهب یکی بودند و یکی می شدند، یا اگر یکی شدن مذاهب و اعتقادات درست بود، بیعت اجباری و ماجرای کوچه و فدک و شهادت دختر رسول خدا و سقط محسن و قهر از خلفا و دفن شبانه و خانه نشینی امیرالمؤمنین علی، علیه السلام، و دیگر ماجراها اتفاق نمی افتاد. از اینجا می شود دریافت که گذشتگان ما و ائمه ما بر اصول خود اصرار و پافشاری می کردند و به قیمت جان خود نیز از آن ها کوتاه نیامدند. پس وحدت، یکی شدن مذاهب نیست. منظور آن نیست که من یا شما از اعتقادات خود دست برداریم، بلکه باید در تاریخ صدر اسلام جست و جو و تحقیق کنیم و اصول حقیقی را که رسول خدا و قرآن از آن ها یاد کرده اند، پیدا کنیم و بر سر آن ها همراه و همفکر باشیم."
+ اقیانوس مشرق - مجید پورولی کلشتری
"علی بن موسی الرضا را باید دید. او امام است و امام به گفتن نمی آید. نه واژه کمک می کند و نه زبان یاری. عقل هم در این بساط، بازیچه است. از من بشنو و باور دار که امام معصوم به تعریف درنمی آید. امام معصوم را باید دید، باید تماشا کرد."
+ اقیانوس مشرق - مجید پورولی کلشتری
عمران: "هرگز زنی ندیدی که عاشقش شوی؟ زنی که حاضر شود در کومه ات با تو زندگی کند و تو مردش باشی!"
پیرمرد سری تکان می دهد و می خندد. "هرگز به چشم های هیچ زنی نگاه نکرده ام."
+ اقیانوس مشرق - مجید پورولی کلشتری
"تو شیعه ای؟"
عمران لبخند می زند. "باشم یا نباشم؟"
"بی گمان شیعه نیستی!"
"از کجا دانستی؟!"
"از آنجا که در راه خراسانی و تا دیدار علی بن موسی الرضا تنها چند روز فاصله داری و میل و رغبتی در تو نیست و راهی دیگر را می طلبی. جوان، من اگر جای تو بودم و پاهای تو را داشتم و قوّت تو در جانم بود، حتی امشب نیز اینجا نمی ماندم. تمام داشته و نداشته ام را رها می کردم و راه خراسان را در پیش می گرفتم. یک بار دیدن روی حضرت می ارزد به داشتن تمام دنیا."
+ اقیانوس مشرق - مجید پورولی کلشتری