کتابخانه یاس 📚

درباره بلاگ
کتابخانه یاس 📚

"کتابخانه یاس" بریده هایی است، از کتاب هایِ خوبی که خوانده ام! (ممکن است با تمامِ عقائدی که در کتابی عنوان میشود، موافق نباشم! و صرفا به دلیلِ خوب بودنِ اکثرِ مطالبِ کتاب، آن را معرفی کنم!)

+ من مسئولیتی در قبالِ تفکر و عقیده ی نویسندگان، خارج از دنیای کتاب ها ندارم!

آیدی اینستاگرام: fatemeh.mortazavinia

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «الهه بهشتی» ثبت شده است

۲۹ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

راهِ رسیدن به عرفان

محمد پرسید: «پس راه رسیدن به عرفان، عبادته؟»
پاسخ دادم: «انسان با عبادت به خواسته درونی اش پاسخ می ده.
هر عبادتی به عرفان و سلوک نمی رسه.
اما یه عارف حتماً باید عابد باشه.
آدم ها خواسته های مختلفی از عبادت دارند، مثل طمع به نعمات بهشتی، ترس از عقوبت خدا، یا حاجت روا شدن؛ ممکنه نیاز دنیایی باشه یا روحی و درونی.
به نظر من نیاز روحی، منجر به عشق و سلوک می شه.»

 

+ عهد دل - الهه بهشتی
 

فاطمه مرتضوی نیا
۲۸ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

غایتِ عاشقی

«می دونی خدا غایت عاشقی را کجا گذاشت؟
تو سینه عاشقان آقا امام زمان، روحی فداه...»

 

+ عهد دل - الهه بهشتی
 

فاطمه مرتضوی نیا
۲۷ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

عاشقی دنیا و ملکوت

«من می گم جوهره ائمه، ساز و نوازش عشقه.
اگر نبودند این عزیزان، آدم ها کجا طعم عاشقی دنیا و ملکوت را می چشیدند؟
چطور به عشق معبود می رسیدند؟»

 

+ عهد دل - الهه بهشتی
 

فاطمه مرتضوی نیا
۲۶ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۰۰

ائمه علیهم السلام

«بزرگان دین گفته اند که خدا در خلقت ائمه، نظری خاص داشته.
ائمه ستون های زمین اند تا پروردگار یکتا به اهل دنیا رحم کنه و آن ها را زیر و زبر نکنه، که دنیا محل فسق و فجوره.
پس تا انتهای عالم، یکی از ائمه بر زمین خواهد ماند تا حافظ مردمانش باشد...
من چی می گم؟
من می گم خدا با ائمه عاشقی را به آدم آموخت.»

 

+ عهد دل - الهه بهشتی
 

فاطمه مرتضوی نیا
۱۹ خرداد ۹۹ ، ۰۶:۴۸

تحتِ ولایتِ او

گفتم: «دل هایمان چه به هم راه دارد.»

گفت: «عجیب نیست؛ چون هر دو تحت ولایت اوییم.»

 

+ و آنکه دیرتر آمد - الهه بهشتی

فاطمه مرتضوی نیا
۱۸ خرداد ۹۹ ، ۰۶:۴۷

معجزه

«اگر به حضور آن غایب بزرگوار ایمان بیاوری، هیچ معجزه ای از او بعید نیست.»

 

+ و آنکه دیرتر آمد - الهه بهشتی

فاطمه مرتضوی نیا
۱۷ خرداد ۹۹ ، ۰۶:۴۵

ولیِّ خدا بر زمین

«پدرم گفت او نه اسیر مکان است، نه اسیر زمان، آن طور که ماییم.»

گفتم: «اما، ما که شیعه نیستیم؛ پس چرا به دادمان رسید؟»

با اشتیاق زیاد از جا پرید. دست هایش را به هم زد و گفت: «پدرم می گوید او ولی خدا بر زمین است که به داد هر نیازمندی از هر دین و ایمانی می رسد.»

 

+ و آنکه دیرتر آمد - الهه بهشتی

فاطمه مرتضوی نیا
۱۶ خرداد ۹۹ ، ۰۶:۴۲

اگر...

 گفتم: «وقتی فکر می کنم که خدا چقدر نزدیک است و چطور همه اعمال ما را می بیند، آرام می شوم.»

گفت: «اگر برای همه این قدر نزدیک احساس شود، هیچ کس گناه نمی کند.»

 

+ و آنکه دیرتر آمد - الهه بهشتی

فاطمه مرتضوی نیا
۰۳ بهمن ۹۸ ، ۱۱:۰۰

پرهیزکارتر و باتقواتر

گفت: «شما پیروان من، هرچه پرهیزکارتر و باتقواتر باشید، نزدیکی من به شما بیشتر است.»

 

+ سرود سرخ انار - الهه بهشتی

فاطمه مرتضوی نیا
۰۲ بهمن ۹۸ ، ۱۱:۰۰

امامِ حاضر

گفتم: «شیعه ای؟»

گفت: «هستم.»

گفتم: «حاجت بزرگی داشتم از امام غایبمان، تمام شب صدایش کردم... امّا نیامد.»

بغض گلویم را گرفت. با صدای پرطنین گفت: «اگر او را بشناسی می دانی که هیچ حاجت خواهی نیست از دل او را طلب کند و او نیاید.»

با دو دست بر سر زدم و نالیدم: «راست گفتی. خاک بر سرم که بی لیاقتم. دل به چه چیزها سپردم و از سرورم غافل شدم.»

جلو آمد و سر انگشت اشکم را پاک کرد و گفت: «امام نیستم اگر چنین ضجّه هایی را بشنوم و به فریاد نرسم. به من نگاه کن محمّد بن عیسی! گل یاسی که از من طلب کردی، فاطمه ات اکنون در آغوش مادر خفته است.»

 

+ سرود سرخ انار - الهه بهشتی

فاطمه مرتضوی نیا