کتابخانه یاس 📚

درباره بلاگ
کتابخانه یاس 📚

"کتابخانه یاس" بریده هایی است، از کتاب هایِ خوبی که خوانده ام! (ممکن است با تمامِ عقائدی که در کتابی عنوان میشود، موافق نباشم! و صرفا به دلیلِ خوب بودنِ اکثرِ مطالبِ کتاب، آن را معرفی کنم!)

+ من مسئولیتی در قبالِ تفکر و عقیده ی نویسندگان، خارج از دنیای کتاب ها ندارم!

آیدی اینستاگرام: fatemeh.mortazavinia

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
۱۸ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۰۰

قرآن نفیس

«هزار و ششصد و پنج هزار و...»
گوش های پیرمرد پر رنگ می شود. از این که عینکش را نیاورده کلافه است.
«مگه مدرسه نمی ری تو؟ چی یادتون می دند پس؟»
«معلم مون تا هزار بهمون یاد داده. این از هزار بیشتره. نوشته یک شیش پنج با دو تا صفر. بعدشم نوشته تومان.»
«شونزده هزار و پونصد؟»
«نمی دونم. معلم مون تا هزار بهمون یاد داده... می خوای بخریش بابابزرگ؟»
قرآن را می بندد و انگار بخواهد از چیزی مطمئن شود، پشت و روی آن را خوب ورانداز می کند. بعد با دستش، انگار که ترازویی باشد، قرآن را وزن می کند و می گوید: «این که خیلی ارزونه.»
«خب ارزون باشه که بهتره.»
«تو که حالیت نیست. من قرآن نفیس می خوام. این به درد نمی خوره.»
«با قرآن نفیس چی کار می کنند؟»
«چقدر سوال می پرسی تو. مثلاً می ذارند سر سفره ی عقد. یا مثلاً هدیه می دند به یکی.»
«قرآن نفیس جزء سی ام داره؟»
«همه ی قرآنا سی تا جزء دارند. قرآن، قرآنه.»
«اگه قرآن قرآنه، پس چرا باید حتماً نفیس باشه؟»

 

+ دختر جمعه ها - جمع نویسندگان
 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی