کتابخانه یاس 📚

درباره بلاگ
کتابخانه یاس 📚

"کتابخانه یاس" بریده هایی است، از کتاب هایِ خوبی که خوانده ام! (ممکن است با تمامِ عقائدی که در کتابی عنوان میشود، موافق نباشم! و صرفا به دلیلِ خوب بودنِ اکثرِ مطالبِ کتاب، آن را معرفی کنم!)

+ من مسئولیتی در قبالِ تفکر و عقیده ی نویسندگان، خارج از دنیای کتاب ها ندارم!

آیدی اینستاگرام: fatemeh.mortazavinia

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
۱۲ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۰۰

روضه حضرت عباس علیه السلام

دلش می خواست همین حالا برگردد به شانزده سال قبل، به همان شبی که برای اولین بار وارد حرم امام حسین (علیه السلام) شده بود... لحظه به لحظه اش را به خاطر سپرده بود: پدر مطهره را در آغوش گرفته بود و ایستاده بود کنار ضریح، مادر هم سرش را چسبانده بود به ضریح... و خودش مبهوت ایستاده بود و حالش عجیب بود. احساس می کرد توی بهشت است. بعدها فهمیده بود که واقعاً توی بهشت بوده... همان موقع بود که حس کرد یک نفر کنارش ایستاده؛ حضورش آن قدر ابهت داشت که او ناخودآگاه شروع کرده بود به لرزیدن، و بالاخره جرئت کرده بود سر برگرداند به طرفش... چیزی که می دید شبیه خواب و رؤیا بود. مرد آن قدر بلندقد بود که او گردنش را تا جایی که می توانست عقب داده بود، بلکه بتواند صورت ماهش را ببیند... توی همان عالم بچگی حتی تصورش را هم نمی کرد که کسی بتواند هم زمان این طور زیبا و باابهت باشد... مرد بهش لبخند می زد و او آرزو می کرد کاش این لحظه هیچ وقت تمام نشود... بعد آن مرد مشک آبش را گرفته بود به سمت او، و او هم با دست های لرزان سر مشک را گرفته بود و انگار که هزار سال تشنگی کشیده باشد آب گوارای مشک را بلعیده بود... و ناگهان چشمش افتاده بود به دست های مرد... دست هایی که از بازو قطع شده بود و خون تازه ازشان می جوشید... دلش از جا کنده شده بود و داد زده بود، و به محض اینکه داد زده بود دیگر او را ندیده بود... توی تمام این سال ها این راز را برای خودش نگه داشته بود؛ حتی به پدر و مادر که کلی پاپی اش شده بودند چیزی نگفته بود... و فقط خودش می دانست چرا نوحه هایی که برای حضرت عباس (علیه السلام) می خواند با روضه های دیگران فرق دارد. رفقایش همیشه می گفتند: «تو یه جور دیگه روضه حضرت عباس (علیه السلام) می خونی...»

 

+ مثل شیشه مثل سفال - نرگس فرجاد امین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی