۲۷ مرداد ۹۸ ، ۰۸:۲۷
مردمِ کوفه
به مالک نگاه کرد و گفت: «می بینی که مردم بی وفای کوفه چگونه فریب معاویه را خوردند؟ من، سست عنصرتر از اینان جماعتی ندیدم.»
مالک سرش را نه بر تأسف، بلکه بر تأیید سخنان امام، تکان داد و گفت: «آیا بهتر نبود اینان را به گردن نهادن به حق اجبار می ساختید تا چنین بر طبل نکوبند؟»
امام آهی کشید و گفت: «در شرایطی هستم که اگر سخنی بگویم و به حق اصرار کنم، می گویند بر حکومت حریص است و اگر خاموش باشم، می گویند از مرگ ترسید. هرگز! من و ترس از مرگ؟! پس از آن همه جنگ و حوادث ناگوار، سوگند به خدا انس و علاقه ی فرزند ابیطالب به مرگ در راه خدا، از علاقه ی طفل به پستان مادر بیشتر است. این سکوت برگزیدم، از آن است که از علوم و حوادث پنهانی آگاهی دارم که اگر باز گویم مضطرب می گردید؛ هم چون لرزیدن ریسمان در چاه عمیق.»
+ قدیس - ابراهیم حسن بیگی