شُرطه ها در اطراف ضریح پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» می چرخند و به کسی اجازۀ ایستادن و عرض ادب کردن نمی دهند. ننه ترلان می خواهد از نرده و دیوار جلو برود و ضریح را ببوسد. «این همه اومدم این جا یکی بهم نگفت می شه تو این ساعت اومد سر قبر پیغمبر. فکر کردم این یاجوج ماجوج ها این جا رو هم قدغن کردن.»
پیرزن باز دستش را به طرف ضریح دراز می کند و شُرطه ای او را عقب می راند. یکی می گوید شُرطه هایی که عبا روی دوش شان انداخته اند دانشجوی مدرسۀ وهابی ها هستند. همه شان دل شان لک زده برای این که زائران بینوای ایرانی را ارشاد کنند تا ذکر مصیبت نخوانند و بروند آرام بنشینند گوشه ای و دور و بر ضریح پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» را شلوغ نکنند. زن های ایرانی نزدیک در خانۀ حضرت زهرا «سلام الله علیها» توقف می کنند. تنها خانه ای که به مسجد پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» راه داشت، و حالا در تسخیر شُرطه هاست. زن ها دست دراز می کنند طرف در و زن شُرطه ای می زند روی دست شان و هل شان می دهد عقب. زنی که کمابیش از حرف های شان سر درمی آورد می گوید: «زبونم لال! دارن می گن فاطمه «سلام الله علیها» فقط زن علی «علیه السلام» بوده و قبرش تو بقیع. برید اون جا.»
چند زن در آن شلوغی و زیر دست و پا گریه سر می دهند و به سرشان می زنند. شُرطه ای نمی گذارد کسی نزدیک ضریح شود و مدام ورد زبانش است: «اِذهب! لا تَتوقف!» بعد هرکه را می بیند هُل می دهد هقب، ازجمله ننه ترلان را که کم مانده است بخورد زمین. حضرت فاطمه «سلام الله علیها» را کتک زدند، می خواستند به ننه ترلان و دیگران رحم کنند!
+ ماهی ها پرواز می کنند - مریم بصیری