کتابخانه یاس 📚

درباره بلاگ
کتابخانه یاس 📚

"کتابخانه یاس" بریده هایی است، از کتاب هایِ خوبی که خوانده ام! (ممکن است با تمامِ عقائدی که در کتابی عنوان میشود، موافق نباشم! و صرفا به دلیلِ خوب بودنِ اکثرِ مطالبِ کتاب، آن را معرفی کنم!)

+ من مسئولیتی در قبالِ تفکر و عقیده ی نویسندگان، خارج از دنیای کتاب ها ندارم!

آیدی اینستاگرام: fatemeh.mortazavinia

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
۲۳ آبان ۹۸ ، ۱۵:۴۱

فالح

فالح خیلی خوشحال بود. سر حرفش باز شده بود و می گفت از این سفر که برگردد دیگر به نمازش بیشتر اهمیت می دهد و حتماً ازدواج می کند. می گفت: «من رانندۀ تریلی حامل ضریح امام حسینم. در خواب هم نمی دیدم.» بعد خودش را «فلوحی» (فلوحی یک جور اسم تحبیب فالح است.) صدا زد و به عربی چیزی گفت. باز هم دو تا بوق تشکر برای خدا زد و از شیشۀ جلو آسمان را نگاه کرد. به نظرم خیلی از فرشته ها در آسمان به این رابطه، که با کمترین مقدمه ای بین فالح و خدایش برقرار شده بود، حسودی می کردند. فرشته ها را چه کار دارم. خودم داشتم از حسادت می ترکیدم.

 

+ پنجره های تشنه - مهدی قزلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی